نمی دونی چقدر دلم برات تنگ شده؛ چه فایده، تو که راه خودتو می ری و پشت سرتم نگاه نمی کنی. داشتم فراموشت می کردم که با یه اتفاق ساده یکی اسمت رو آورد و فکرت رو دوباره انداخت به سرم. الان دقیقا 4 روزه که نمی تونم بهت فکر نکنم.
خیلی دلم ازت گرفت، ولی چیکار می شه کرد؟!!! هر کی باید راه خودشو جدا بگیره و بره!!! برو عزیزم به سلامت، من همیشه دعات می کنم و دوست دارم و قلبم به یادت می تپه. شاید تو انگیزه ی جدیدی برای زندگی من بودی! شاید با تو دوباره خودمو پیدا کردم!!! شاید قسمت من اینطور بوده!! ولی اینو بدون که وقتی اسمت رو شنیدم ، کل وجودم به یادت دلتنگ و ناراحت شد!!!. مواظب خودت باش ، دوست دارم.     
|